سالها پس از انحلال حزب نازی آلمان و کشته شدن میلیونها انسان بیگناه در جنگی خانمانسوز و جهانی که در اثر زیاده خواهی و قدرت طلبی رهبران پریشان فکر آلمان نازی به وقوع پیوست، اکنون شاهد تشکیل حزب نازیسم ایرانی در خاک ایران هستیم، کسانی که خود را حزب اللهی میدانند و غایت نهایی اهداف خود را انتقام از همه کافران و گستردن عدالت جهانی در سراسر گیتی می دانند.
پس از انقلاب سال 57 مردم ایران، با کمک رانتهای اسلامگرایان به تدریج زمام حکومت را به دست گرفتند و پس از شروع دوران رهبری آیت الله خامنه ای به سرعت از زندگی انگلی به بلوغ کامل رسیدند و اکنون با اینکه هنوز به صورت رسمی کودتای خود را جشن نگرفته اند هراز گاهی خبرهایی از پرده دری و عرض اندام آنها به گوش می رسد.
حزب اللهی ها که با نفوذ در سپاه و بسیج ، این دو نهاد نظامی را کاملا از آن خود کردند با گماشتن رهبران خود بر صدر فرماندهی این دو نهاد، تبدیل به هیولای سیاسی و اقتصادی و نظامی منحصر بفردی شدند که تقریبا قدرت مطلق ایران را به دست گرفته اند.
این حزب ، به هیچ وجه جمهوریت نظام را نمی خواهد ، نهاد های نظارتی را منحل میکند، مخالفان را به سختی سرکوب و تمامی مردم را گروگان ماجراجویی های خطرناک خود در مقابله با غرب کرده است.
با کودتای انتخاباتی سال 88 قدرت اجرایی کشور را به دست گرفتند و تمامی منتقدان و مخالفان را قلع و قمع کردند و اکنون با خنجرهایی آخته منتظر اندک صداهای مخالف خود هستند تا با شکنجه و تجاوز و اعدام پاسخ گویند.
خطر این حزب بسیار بیشتر از حزب نازی آلمان است زیرا نه تنها هویت ملی و ناسیونالیسم ندارند بلکه هویت ملی خود را انکار می کنند و به روشنی از قربانی کردن ایران و مردمانش برای پیروزی اسلام سخن می گویند، این حزب اعتقادات آخرالزمانی دارد و آماده است پس از اتمام ساخت بمب های اتمی اش جهان را برای همیشه خاموش کند.
سکوت و سستی مردم ایران و جهان و دادن زمان به این هیولا و بسنده کردن به تحریمهای خنده دار جهانی که تنها شامل حال مردم ایران می شود نه حکومت اشرار اسلامی در حکم شراکت و تایید افکار پست و خطرناک اینهاست و اگر جهانیان به کمک مردم ایران نتوانند این حزب را نابود کنند باید منتظر از دست رفتن صلح و زندگی بشر در کره زمین باشند.