۱۳۸۹ دی ۲۵, شنبه

جنبش نقلی سر خر طلبان ابرغو

تو یه جای دور یه روستایی هست به اسم ابرغو که به خاطر تیمارستان روانی ای که داره خیلی معروفه، بعضی از بیماران روانی اونجا خیلی وقت هست که بستری هستن از هر نوع و طبقه اجتماعی هم هستن، اکثریتشون هم قبول ندارن دیوونه هستن و اغلب خودشونو وکیل و وزیر و آدم حسابی معرفی میکنن.
این دوستان از بس که تو نقش مجازی ای که برای خودشون ساختن فرو رفتن دیگه براشون یقین شده که واقعا کسی هستن واسه همین همیشه در حال غر زدن به جون این و اون هستن از خودشون گرفته تا دکترا و پرستارا و آدمای باهوش تر از خودشون.
خلاصه اینقدر غر میزنن و فحش و بد وبیراه میگن که بعد از یه مدت میشه جزیی از شخصیتشون و معمولا به این درجه از روانپریشی که میرسن میبرنشون به قرنطینه خاص دیوانه ها زنجیری.
چند وقت پیش یکی از روانشناسان خوش باور دلش به حالشون سوخت و تصمیم گرفت بعضی از اونها که درجه روان پریشی کمتری دارن و بیاره بیرون و بهشون اجازه بده با بقیه بگردن برای همین جنبش آزادسازی دیوانه های زنجیری را راه انداخت.
اتفاقا این تصمیم با استقبال این عزیزان همراه شد و اونها رفتن تو نقش یک آزادیخواه به تمام معنی، روز تا شب میشستن تو بحث های روشنفکری شرکت می کردن و تز میدادن.
ولی بعد یه مدت مدیران این آسایشگاه متوجه شدن که رفتار این دوستان طبیعی نیست و شبها در خلوت عکس سر خری رو میذارن جلوشونو تعظیم میکنن ، بعد از چند روز از دل اون جنبش آزادیخواهی جنبشی بیرون اومد با عنوان جنبش اکثریت سرخرطلبان ابرغو که متشکل از چند تا دیوانه خیلی خیلی قدیمی اونجا بود که به فسیل مشهور شده بودند.
بعد ها در تحقیق روانشناسی ای که از این فسیل ها کردند متوجه شدند که سالهای دوری نزدیک 32 سال قبل خر پرستان معتقدی بودند که پس از ور افتادن آخرین خر اعظم دچار شوک شدیدی شدند و از اون به بعد عکس سر خر عظمی رو می پرستیدن و مکتب جدیدی رو برای خودشون راه انداخته بودن به اسم: سرخرطلبان ابرغو.

هیچ نظری موجود نیست: