۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

مردم سیاست باز یا سیاستمداران مردم باز؟

بر خلاف تصور کذایی که معتقد است مردم ایران خود سیاستمدارند باید گفت مردم ایران تنها بازیچه سیاستمدارانند چون باید داده هایی را پردازش کنند که یا دروغ هستند یا قسمتهایی از واقعیت که به دلخواه حاکمیت به بیرون درز می کنند و کاملا غیر شفاف هستند.
یکی از بزرگترین اشتباهات سیاسی مردم ایران تضعیف جایگاه هاشمی رفسنجانی قبل از نهادینه کردن جنبش اصلاحات بین مردم بود که نشان داد مردم ما و فعالین سیاسی چندان سیاستمدار نیستند و معمولا از مهره ها در جای خود استفاده نمی کنند و میدانیم که این تضعیف امروز به قیمت بالا آمدن احمدی نژاد و گرفتن تمامیت قدرت کشور توسط باند احمدی نژاد و مصباح یزدی شد.
در حال حاضر هم این اشتباه به صورت دیگری از طرف مبارزان دارد اتفاق می افتد و آنهم تضعیف روحانیت همراه با مردم همگام با سیاست ضد آخوندی احمدی نژاد است که هر چند نیات دو طرف کاملا متضاد است اما با توجه به در دست داشتن قدرت توسط احمدی نژاد کاملا به نفع این گروهک تمام می شود.
شاید بهتر است همراهان جنبش کمی در اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود تجدید نظر کنند و از مهره هایی که می تواند جلوی پیشروی دشمن مردم را بگیرد و به پیروزی مردم منجر شود به وقت خود استفاده کنند.

۱۳۸۹ آبان ۲۷, پنجشنبه

یه روز خوب میاد... برای آرش صادقی و خانواده محترمش

آرش جان، شهادت مادر بزرگوارت را به شما و خانواده محترمتان تسلیت می گویم، ما را هم در غم خود شریک بدانید که با شنیدن خبر تاسف بار حمله دژخیمان به خانه شما غمی سنگین بر دلهای ما نشسته است و ما هم در سوگ مادر یکی از خوبهای روزگار هستیم.

آرش عزیز،

ایستادگی و مقاومتت را در برابر اعتراف گیری های همراه با شکنجه و فحاشی بازجویان خدانشناس حکومت طاغوتی می ستاییم و بدان که همیشه در کنارت هستیم.

آنکه باید در انتظار اجرای حکم و بازداشت و تبعید باشد تو نیستی که شخص خامنه ای و عمال گرگ صفتش هستند که ماههاست از ترس مرگ و نابودی خویش چون گرگ زخم خورده به انسانها حمله میکنند و میدرند و می کشند.

اگر در این کشور استبداد زده کسی بود که داد مظلوم را بستاند اکنون این فاجعه غمبار به وقوع نمی پیوست و در طی این همه سال این همه انسان شریف به دخمه های رژیم تبعید نمی شدند و این همه ایرانی پاک نهاد به دست جلادان ولایت فقیه به شهادت نمی رسیدند.

حکومت نشان داده برای جان هموطنانمان ارزشی قائل نیست که  آنهم به خاطر بی ارزشی و عدم مشروعیت و خوی وحشی خودش است ، خودت را سرزنش نکن که مسئول شهادت مادرت تو نیستی که قاتل پیر زمانه ، ضحاک زمان ، خامنه ای خائن است که به خاطر حفظ قدرت نامشروعش خانواده های بسیاری را عزادار کرده است و ستارگان زیادی را اعدام و کشته است.

داستان شهادت مادرت و ایستادگی تو داستان رسوایی حکومتی است که مدعی تقدس الهی است حکومتی که سالها خورد و کشت و به تاراج برد و سرکوب کرد.

جنبش سبز آزادیخواهی مردم ایران در کنار شماست و به شما اطمینان میدهد که به زودی مجریان و آمران این کودتا و این وحشی گری ها و بیداد ها در دادگاهی عادل در برابر شما عزیزان داغدیده و تمام مردم ایران جوابگوی اعمال شیطانیشان خواهند بود و در آن روز خوب به سزای تمام جنایاتشان خواهند رسید.

اندکی صبر سحر نزدیک است...

۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

جنبش گنده لات ها و گشادها

یک نفر میجنبید همه فکر میکردن تو جنبشه اما طرف فقط شاش داشت.

روزگار غریبی است نازنین،
فکر میکردیم موجی هستیم در کنار امواج خروشان دیگر ، جنبشی هستیم روشنگر و غبار زدا که زشتی ها را می روبد.
فکر میکردیم در مرکز پرگار دموکراسی خواهی هستیم و هر کدام رهبری هستیم برای رسیدن به آزادی.
حبابی ساختیم دور خودمان که به آسانی نمی ترکید و نمی ترکد و شاید نخواهد ترکید.
هر کدام جنبشی ساختیم که تنها خودمان را در بر میگیرد ، مبارزانی هستیم که با مبارزان دیگر هم در ستیزیم و شاید تنها کسی که گزندی از ما نمی بینید دشمن اصلی است همو که ما را به خودمان مشغول کرده و یکی یکی سر میبرد.
جنبشی ساختیم مخلوط از گنده لات های مجازی و گشادهای واقعی که خود گنده لاتی در دنیای مجازی هستند.
مبارزان واقعی یک به یک به دست ضحاک کشته میشوند و ما پهنای باند و ماتحتمان گشادتر.
احساساتمان مجازی میشوند و دستخوش هیجان افراط و تفریط.
زمانی برای خون آمدن دماغ مبارزی خون به پا میکنیم و زمانی برای مرگ و نابودی زندگی مبارزی هیچ.
دردمان شده دنیای مجازی محدودمان که در آن گنده لاتی هستیم و قهرمانی که با کلیکی دیکتاتور را کله پا میکنیم و با کلیکی جنبش را پیروز.
امروزها اما دغدغه مهمتری داریم میخواهند برایمان مرز درست کنند که لات بازی در نیاوریم ولی مگر میشود؟ پس دموکراسی چه می شود؟ تکلیف میلیاردها انسان تشنه مطالبمان چیست؟
ای مردمی که آسوده لب کیبورد خود نشسته اید پیش چشمانتان آرش صادقی ها دارند میسپارند جان! و شما درگیر بازی مجازی خود هستید!

۱۳۸۹ آبان ۲۵, سه‌شنبه

در سوگ قتل عام آزادی بیان در بالاترین

و چه زود رنگ میبازد گنجشکک رنگی که جای قناری به ما غالب کرده بودند. قناری بد آهنگی که جز تهمت و فحش و ناسزا و تمسخر لب بار نمی کرد و ما را در حسرت آوازی دلنشین چشم به راه گذاشته بود.
حال که بر قفس طلایی قناری پرده افکندند ناله های کر کننده اش طاقت ما را به مبارزه می طلبد گویی که گوش کردن به نعره های نا زیبایش وظیفه ذاتی ماست انگار کون و مکان در تسخیر اوست و خورشید به دور او میگردد .
در روزگاری که چرخ سرکوب دیکتاتور روح و جان مبارزان را می فرساید در زمانیکه مبارزان راستین راه آزادی در سوگ مادران و عزیزان خود هستند باید شاهد ناله های گوشخراش جمعی باشیم که آزادی بیان را مسخره بازیهای بچه گانه و فحاشی خود کرده اند.
کسانی که تا چندی پیش هر توهین و خزعبلی را جای نقد منصفانه به خورد ملت می دادند و با هوچیگری و تمسخر هموطنان ایرانی را ...س مغز و بیمار و گوسفند خطاب می کردند و ادعای روشنفکری می کردند و به این سبب هر گونه نقد منصفانه دینی را آلوده کینه توزی های ابلهانه خویش می ساختند اکنون در سوگ قتل عام آزادی بیانشان هستند.
آزادی بیانی که ظاهرا نه برای روشنگری و مبارزه با طاغوت که در راه ستیز با مردم دیندار خرج میشود نه دغدغه میهن دارند و نه سوگوار مبارزان دینداری که عزیزان خود را درراه مبارزه با دیکتاتور از دست داده اند که از دیدگاه ایشان همه فاشیست و کودن و گوسفندند و فقط خویش انسان که اگر خوب به خویشتن و اعمالشان نگاه کنند خواهند فهمید که تنها انسان نماهایی کینه ورز بوده اند که تنها هنرشان لجن مال کردن تمام ارکان دموکراسی است.
پ.ن: آزادی بیان فقط آزادی خالص برای بیان هرگونه توهینی نیست و آزادی مسئولیت هم می آورد و هیچگاه انسان وارسته از دموکراسی و آزادی بیان خود برای خصومت های شخصی و لجن مال کردن دیگران استفاده نمی کند.
امیدوارم دوستان عزیزی که همچنان مانند قبل راه درست نقد دین را می رفتند با توانی بیشتر به این کار بپردازند تا دست این سو استفاده کنندگان از مقوله نقد دین و آزادی بیان بسته شود.

۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

متن نامه تشکر چنگیز خان مغول به خامنه ای

چنگیز خان مغول در نامه ای از جهنم از خامنه ای بابت رو سفید کردنش تشکر کرد.
متن این پیام که اولین بار توسط وبلاگ آرمان سبز منتشر میشود بدین شرح است:
 
از: چنگیز خان مغول
به: محضر مبارک ولایت مطلقه فقیه حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای
 
سلام علیکم،
احتراما،  اینجانب چنگیز خان مغول به دلیل قتل عام های فراوان مردمان مظلوم و بیگناه سرزمین های مجاور و از جمله ایران به سلول انفرادی اسفل السافلین جهنم محکوم شده بودم و تمام این سالها آرزو داشتم که هم سلولی دیگری برای رفع تنهایی داشته باشم ، با خبر شدم که حضرت شما روی ما را در دنیا سفید کرده اید و نه مردمان سایر کشورها که مردمان خود را قصابی کرده اید و به نوامیس مردم خودتان تجاوز کرده اید، لذا با توجه به قصاوت و رذالتی که شما و همراهانتان مبذول داشته اید قرار است با آمدن شما بنده را به بند عمومی منتقل کنند و از همینک اسفل السافلین را برای اقامت دائمی شما آماده کرده ام.
لذا بدینوسیله از آن مقام عزیز بابت رو سفید کردن بنده در آن دنیا و این دنیا تشکر ویژه ای نموده و امید است به زودی به خانه جدید خود جلوس فرمایید.
 
و من الله التوفیق

صادق لاریجانی : در يك نظام جائر نيز ما به دستگاه قضايي نياز داريم


آيت‌الله صادق آملي لاريجاني رییس قوه وابسته قضایی طي سخناني در جمع روحانیون استان كهگيلويه و بويراحمد تصريح كرد: “چه بخواهيم و چه نخواهيم نظام ديني ما با روحانيت پيوند خورده و براي استيفاي مناصبي كه بر اساس قانون اساسي بايد روحانيون در آن قرار گيرند، به روحانيوني نيازمنديم كه بتوانند شرايط لازم را كسب كنند”.
رييس دستگاه قضايي با تاكيد بر لزوم سهم متون فتاوا توسط قضات تاكيد كرد:” ما از روحانيت معظم و كساني كه مي‌توانند با قرار گرفتن در اين سمت به نظام قضايي كمك كنند دعوت مي‌كنيم”.

وی همچنین با اعتراف به ظالم بودن رژیم و عدم همراهی بخشی از روحانیت با رژیم گفت: “ در يك نظام جائر نيز ما به دستگاه قضايي نياز داريم پس نبايد عده‌اي از پذيرش مسووليت‌هايي در اين نظام اسلامي فرار كنند. همه ما بايد كمك كنيم تا اهداف نظام به بهترين وجه ممكن تحقق يابد. در اين مسير روحانيت معظم نبايد از مسووليت خود شانه خالي كند. “
جناب آقای صادق لاریجانی، سهم فتاوای قضات همان فتواهایی است خارج از احکام حقوقی و با عنوان محاربه و ... به عنوان حکم نهایی زندانیان سیاسی ابلاغ می شود؟
آیا مسئولیت روحانیت در نظام اسلامی صدور احکام اعدام و محاربه برای کسانی است که به صرف عقایدشان مورد غضب دستگاه همایونی رژیم قرارگرفته اند؟
آقای لاریجانی، در همان متون اسلامی هم با حکومت جائر مبارزه می کنند نه اینکه در ساختار قضایی که مهمترین بخش یک جامعه است مقامی بپذیرند و در جهت اهداف آن نظام جائر به بهترین وجه ممکن خدمت کنند! که آنگاه خود بخشی از ظالمان خواهند شد و هزینه شانه خالی نکردن از این مسئولیت گذرای مادی برای آنها به قیمت تباهی دنیا و آخرتشان تمام می شود.
زمانی هم مردم بر اقدامات و اعمال شما قضاوت خواهد کرد و آنگاه باید جوابگوی همراهیتان با حکومت جائر باشید.

۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه

ضجه مرگ است در آوای این پتیارگان



تاریخ را که ورق میزنی پر است از هنرمندان و دانشمندانی با شرف که هیچگاه مردم خویش را به زر و سیم حاکمان ظالم نفروختند حال چه شده است که برخی از هنرمندان معاصر کاسه گدایی به سوی حکومت دراز کرده اند و محبوبیت و سرمایه اصلی کار هنرمند یعنی مردم را به پول میفروشند؟

مرگ یک هنرمند زمانی است که از دل مردم می رود ، این صدای مرگ است ضجه مرگ پتیارگانی که به جای معامله با مردم با حکومتی غرق در خون مردم معامله کردند و چه خیال خامی از هنرمندی؟ که هنرمند عصاره عشق به مردم است و نه بازیچه اربابان قدرت و ثروت.

چشمان تاریخ باز است همانطور که رشادت نوریزاد ها و پناهی ها را ثبت می کند مردم فروشی مزدوران هنرمند نما را هم ثبت میکند و زمانی مردم به قضاوت می نشینند که چطور مردمی شرف خود را به پول کثیف

حکومت فروختند.

۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

فیلم سینمایی دروغین شهادت ندا را بسازید


حال که تمام رسانه ها را در اختیار دارید و هر آنچه خود می خواهید در بوق استکباری خود می دمید ، بیاید اینبار فیلم سینمایی جدیدی بسازید از شهادت ندا آقا سلطان و هر آنچه دروغ و نیرنگ دارید در آن رونمایی کنید یا از هر بازیگر خود فروخته ای استفاده کنید که بازیگر است و بازیچه دست صاحبان قدرت و مکنت.

عصر ، عصر اطلاعات است شما تبلیغ این فیلم دروغ را کنید و ما فیلم های اصلی شهادت ندا را منتشر میکنیم با اینکارتان وجدانهای بیدار اما نا آگاه فعلی با جستجوی کوچکی در اینترنت فیلم اصلی لحظه شهادت ندا آقا سلطان را می بینند و آنگاه با نگاهی ژرف تمام دروغهای شما را زیر سوال خواهند برد که تاثیر گذاری امتداد نگاه معصوم ندا نوری است که ظلمت دروغهای شما را محو می کند.

باشد که بار دیگر این نیرنگ کثیفتان هم باز به سمت خودتان برگردد و مکرتان گریبانگیر خودتان شود که خدا ظالمان را احمق آفریده.

سیاست خارجی احمدی نژاد


۱۳۸۹ آبان ۱۶, یکشنبه

پاسخ کوچکترین فرزند ایران به سید حسن نصرالله



۱۳۸۹ آبان ۱۴, جمعه

پاسخ یکی از برادران گمنام به نیک آهنگ

ای که چون نقد میکنی همچو گل خندانی - پس سبب چیست که در نقد شدن گریانی؟

 
خدمت انور شیخ نیک الله و دار و دسته ی بالا مریدان سلام عرض می کنم.

شیخا سبب چیست که منتقدانت "برادران گمنام"  و انتقام جو هستند و دوستداران و سینه چاکانت برادران نامدار و فهیم؟

شیخا اگر در طرف مردم شمشیر میزنی چرا لبه تیز شمشیرت همیشه مردم را زخمی میکند و حکومت آسیبی نمیبیند؟

آ شیخ نیک الله ، این که تا ازت انتقاد میشه کارتون تمساح را از جیب مبارک بیرون میاورید و جلوی مردم میگیرید و ناگهان دچار آلزایمر خود خواسته می شوید یاد آور کاراکتر ناپلئون در مزرعه حیوانات است .

حالا مگر با آن کاریکاتور چه گلی به سر آزادیخواهی و آزادی بیان زدید جز بسته شدن روزنامه های اصلاح طلب که اینقدر فخر میفروشید؟

اینچنین نگاه از بالایی که شما به دیگر هموطنان داری دقیقا شبیه نگاهی است که امثال خامنه ای و احمدی نژاد دارند ، پس چه فرق است میان شما و آنها؟

کلام آخر اینکه ما برادران گمنام یک تار موی گندیده موسوی و خاتمی و کروبی و بقیه برادران گمنام را به شما و تمام طرفداران چماق به دستت نمی دهیم و اجازه نمیدهیم که از نمد ما کلاهی برای خود بسازید، جان و امنیت برادران گمنام من خیلی بیشتر از شهرت منفی شما می ارزد.

ایام عالی مستدام

خاتمی عزیز ، فیلتر شدن سایتت را به شما تبریک می گوییم.

بار دیگر حکومت زالو صفت ولایت سفیه عقده گشایی کرد و وب سایت شخصی سید محمد خاتمی را فیلتر کرد.
برخلاف تصور حکومت ، فیلتر شدن وبسایت در این اوضاع خفقان مملکت نشانه آزادگی قلم و اندیشه های صاحب سایت و وبلاگ فیلتر شده است.
خاتمی عزیز ، فیلتر شدن سایتت را به شما تبریک می گوییم.
باشد که با توانی بیشتر در کنار مردم به مبارزه علیه این حکومت کودکانه بپردازید.

۱۳۸۹ آبان ۱۳, پنجشنبه

حرکت انقلابی شیخ نیک الله


نقل است شیخ در هیچ اقدامی کم نیاوردندی و همیشه حاضر جواب بودندی تا اینکه روزی با ضعیفه ای مسیح نام مباحثه کردندی و کم آوردندی پس سریع به حجره خودی نویس رفتندی و اخبار جدید از مریدان همی گرفت که موسوی و کروبی دیدار کردندی . شیخ چون عینک را جا گذاشتندی ندانست موسوی دیدار کردندی یا کروبی و برای به خاک مالاندن پوزه حریف نقش مضحکی از موسوی همی کشید و نامش نهاد "اقدام انقلابی سوپرمن!" .

مریدان از دیدن این همه هنر کف کردندی و مراسم دستبوسی راه انداختندی که تقش در آمدندی که نقص چشم شیخ کار دستشان دادندی .

شیخ در یک حرکت انقلابی سریع السیر عنوان را تغییر دادندی و بقیه را دروغگو و کور خطاب همی کرد.

مریدان از این همه سرعت عمل و تیز هوشی شیخ نعره ها زدند و سینه ها چاک دادند و تا چند روز از این همه سرخوشی که شامل حالشان شده بود عروسی گرفتندی و به ریش ملت همی خندیدند.

۱۳۸۹ آبان ۱۲, چهارشنبه

حکایت شیخ نیک الله و ابو علیرضا طنازی (نیک مرید)

نقل است شیخ نیک الله مریدان بسیاری داشتندی که با یک اشارت منظور شیخ را همی گرفتندی.

روزی ابو علیرضا طنازی(1) از مریدان رقیب وی در گرمابه ولایت فرنگ با هم بودندی که ناگاه شیخ فریاد برآورد چیز!

این چیز گفتن بسان تیر غیبی در تاریکی ، قلب این مرد را سخت بفشرد و از آن دم مرید اشارتی شیخ گردید.

پس از آن معجزه ابو علیرضا طنازی مرقومی از خود در کردندی به این مضمون "موسوی در یک اقدام انقلابی ... بامزه بود!" که باعث مسرت زیاد شیخ شدندی و او را لقب نیک مرید نهادندی.



(1) ابو علیرضا طنازی: منم بالای منبر این به اون در، علیرضا رضایی