نقل است شیخ نیک الله با جمع مریدان خود در بزمی نشسته بودی و آبگوشتی صرف کردندی که ناگاه مریدی فریاد برآورد: شیخا! سبب این همه کوبیدن میر حسین چه باشدندی؟
شیخ خنده ای درداد و فرمود: این کار را سه علت باشد.
یکم: میر حسین طرفدار آزادی بیان بودندی و چوب تو آستینمان نکردندی بمانند مقام عظمی.
دویم: مردم نامزدی شورای شهر را فراموش کردندی و من هم که آلزایمر داشتمی.
سیم: آبگوشت.
شیخ این بگفت و پیازی را با مشت له کرد. یاران بر جای ماندند و نالهها زدند و نعرهها برآوردند و مویه همی کردند از عظمتی که در آن سخن نهفته بود و غفلتی که همه عمر زندگی ایشان را زیر یوغ خود درآورده بود...
----
پ.ن: هر گونه شباهت شیخ نیک الله با نیک آهنگ کوثر رد نمی شود!
در قسمت های بعدی داستانهای دیگری از شیخ نیک الله نقل می شود.
بازپخش ها:
خودنویس
بالاترین
دنباله
شیخ خنده ای درداد و فرمود: این کار را سه علت باشد.
یکم: میر حسین طرفدار آزادی بیان بودندی و چوب تو آستینمان نکردندی بمانند مقام عظمی.
دویم: مردم نامزدی شورای شهر را فراموش کردندی و من هم که آلزایمر داشتمی.
سیم: آبگوشت.
شیخ این بگفت و پیازی را با مشت له کرد. یاران بر جای ماندند و نالهها زدند و نعرهها برآوردند و مویه همی کردند از عظمتی که در آن سخن نهفته بود و غفلتی که همه عمر زندگی ایشان را زیر یوغ خود درآورده بود...
----
پ.ن: هر گونه شباهت شیخ نیک الله با نیک آهنگ کوثر رد نمی شود!
در قسمت های بعدی داستانهای دیگری از شیخ نیک الله نقل می شود.
بازپخش ها:
خودنویس
بالاترین
دنباله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر