۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه

کی صداتو برده، میهن خشم آلود؟

توی این ساعت شوم
توی این فصل کبود

وسط تعزیه ی
هیشکی نیست هیشکی نبود

توی هیر و ویر این
جشن جنجال سکوت

کی صدا تو برده
میهن خشم آلود؟

خورشیدتو کی برده و
کی سایه تو آتیش زده

که از پی این همه شب
شب رفته و شب اومده

مگه تو تقویم سکوت
ستاره تو چاه کیه؟

سار روی شاخ چی و
خندق سر راه کیه؟

بگو تو فال قهوه مون
عجوزه، بدخواه کیه؟

آفتاب لب بوم کی و
عقرب روی ماه کیه؟

خونه از گریه پره
کوچه از مرگ غزل

توی ویرونی باغ
نقش گل بغل بغل

قطره ای اشک اینجا
شعله ای آه اونجا

پاره ای گل اینجا
تیکه ای ماه اونجا

کوچه تا کوچه هراس
خونه تا خونه عزا

دل به دل نفرین و
لب به لب نقش دعا

لشکر گل خوار رو
کی به راه انداخته؟

خواهر خورشید و
کی به چاه انداخته؟

هیچ نظری موجود نیست: