به یاد حمله تروریستی مهاباد و حملات تروریستی 30 ساله رژیم در مناطق کردنشین.
شاید برای همراهان جنبش سبز در این یکسال سوال پیش آمده باشد که چرا کردستان ، دیار شیر زنان و شیر مردان کرد و الگوی مقاومت مردم ایران با جنبش سبز همراه نشد؟
چرا کردها عادت کرده اند دردهای خود را بازگو نکنند و 30 سال است دردهایشان را درون خود می ریزند؟
اشتباه نکنید ، جنبش مقاومت کردستان پیشینه ای خیلی قدیمی دارد حتی از قبل از این رژیم . راز همراهی نکردن اقوام تحت ستم ایران در سرکوب های محلی و قومی رژیم است که 30 ساله ادامه دارد.
این اقوام در طی این 30 سال بارها مورد حمله دستگاه سرکوب رژیم قرار گرفته اند ، بارها جوانانشان قتل عام شدند، بسیاری از عزیزانشان سالهاست که زندانیند و زیر بدترین شکنجه ها قرار دارند.
اکثریت مردم ایران دستگاه سرکوب عریان این رژیم را بعد از انتخابات 88 دیدند اما سالها سرکوب و کشتار مردم کردستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان و ... را به خاطر عدم وجود رسانه های بی طرف ندیدند.
همان دستگاه سرکوبی که اکنون پایتحت را زیر نظر دارد و بسیاری از مردم طرفدار جنبش سبز را مرعوب ساخته تجربه 30 ساله ای دارد که به مدد سالها قتل و تجاوز به آن رسیده است.
کردستان، پاره تن ایران، دردهایت را بازگو،
درد امروز ایران ما از درد تو جدا نیست، ما ملت ایران همراه شماییم ، فرزاد کمانگیر ها فرزندان همه ملتند .
کردستان دلیر ، جنبش سبز مردم ، هدفش برابریست ، هدفتش برداشتن تبعیض نژادی و قومی، هدفش یکپارچه کردن همه ایران است ، می خواهد این دستگاه سرکوب را سرنگون کند می خواهد کردها و لرها و ترک ها و فارسها و بلوچها و ... همه با عشق کنار هم زندگی کنند و این جز به همراهی همه اقوام امکانپذیر نیست.
همراه شو عزیز، کین درد مشترک ، هرگز جدا جدا درمان نمی شود...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر